خلاصه داستان : این فیلم براساس حوادثی واقعی ساخته شده و در مورد یک دانشجوی جوان از دانشگاه چینی ها می باشد که پاسخ خشونتی که گرفتارش شد را داد و به یکی از بهترین دانش آموزان تبدیل شد و جایزه نوبلی نیز دریافت کرد ...

خلاصه داستان : استان در مورد دختری به نام “اما” (Madeleine Stowe) هست که به مدت 20 سال نابینا می باشد. او با استفاده از نوع جدیدی از عمل جراحی چشم، تا حدودی بینایی خود را به دست می آورد. گاهی اوقات او آنچه را که دیده است، به یاد نمی آورد. یک شب با سر و صدای طبقه بالا بیدار می شود و زمانی که از پله ها بالا می رود و به در خانه می رسد ...

خلاصه داستان : داستان سه برادر و پدرشان که سال ۱۹۰۰ در بیابانی دوردست در امریکا زندگی می کنند، و اینکه چگونه زندگی‌شان با طبیعت، جنگ، پیشینه‌شان و عشق آمیخته است.

خلاصه داستان : پروفسور "دیوید اش" برای کمک به پرستار خانواده "ماریل" به منزل آنها دعوت می شود. پرستار چیزهای عجیبی را می بیند و "اش" تلاش می کند تا او را متقاعد کند که این اتفاقات فقط به دلیل خستگی و استرس است. اما مدتی کمی پس از حضور او در خانه متوجه چیزهای عجیبی در سه پسر خانواده می شود...

خلاصه داستان : هنگامی که رن به خانه‎ی جدید خود نقل مکان می‌کند ، سکوت محله از بین رفته و همسایه‏‎ها با راز‌ها و سپس با زندگی یکدیگر مواجه می‌شوند و…

خلاصه داستان : یک زن جوان بنام تارا مگوایر در سال 1950 و در روستایش بخاطر به دنیا آوردن بچه ای که معلوم نیست پدرش چه کسی است، رسوا می شود. او چهره معصوم و زیبایی دارد تا جایی تمام مردهای آنجا آرزو دارند با او باشند و...

خلاصه داستان : داستان در مورد یک میلیاردر لس آنجلسی بنام "چارلی" می باشد که بنا به دلایلی که مربوط به امپرواطی عظیمش می شود به تیجوانا سفر می کند. در حالی که به دنبال زنی میگردد که او 25 سال پیش آنجا رهایش کرده بود، "چارلی" توسط یک گنگستر مکزیکی، یک مامور فدرال و عده ارازل و اوباش تحت تعقیب قرار می گیرد...

خلاصه داستان :روایتی از داستان شرلوک هلمز مدرن که هم اکنون به همراه کارآگاهی در شهر نیویورک زندگی می کنند...

خلاصه داستان :آمریکای جنوبی، دهه ی 1750. یک کشیش ژزوییت به نام «گابریل» (آیرونز) وارد جنگلی بالای آبشارهای ایگو آتسو می شود و به سرخ پوستان گوآرانی بر می خورد که قبل تر یکی از همکاران او را کشته اند. با این حال قرارگاه هیأت مبلغان مذهبی سان کارلوس را راه می اندازد...