خلاصه داستان : "ژان" مردی جوان و بی قید و بند است. پس از آشنا شدن با "لائورا"، او با بحرانی در مورد زندگی شخصی خود روبرو شده و تلاش می کند بر آن غلبه کند...

خلاصه داستان : یک بازیکن بیسبال ناامید که رابطه اش با جامعه دچار مشکل شده است با یک تیم ژاپنی قرارداد می بندد و...

خلاصه داستان : «دکتر وارنیک» (جونز)، مدیر مرکز نگهداری حیوانات خانگی، «هاروی» (پلات) و «ورنن» (توتچی) را به یک فروشگاه حیوانات می فرستد تا برای آزمایش هایش، توله سگ، بدزدند. در بین توله های دزدی، سگی از نژاد «سن برنار» از وانت در حال حرکت فرار می کند و خود را به «خانواده ی نیوتن ها» می رساند و پدر خانواده، «جرج» (گرودین)، به خاطر اصرار بچه ها و همسرش، او را نگاه می دارد. آن ها اسم سگ را «بتهوون» می گذارند.

خلاصه داستان : زن و شوهری به درون یک تلویزیون جهنمی کشیده شده و مجبور می شوند از برنامه خطرناکی که در آن گرفتار شده اند زنده خارج شوند...

خلاصه داستان : پلیسی از نیویورک به شهر کوچکی منتقل شده و به سرعت درگیر یک پرونده قتل می شود.با استفاده از تئوریهایی که توسط همکارانش مورد قبول واقع نمی شود،او با زنی نابینا برخورد کرده و به او علاقه مند می شود و...

خلاصه داستان : «خوزه» پسر خانواده ای نسبتا ثروتمند است که با دختری از طبقه پایین تر بنام «سیلویا» (کروز) رابطه دارد. بعد از باردار شدن سیلویا، خوزه بر خلاف میل والدینش به این دختر وعده ازدواج می دهد. مادر خوزه، برای بر هم زدن این رابطه مردی جذاب بنام «رائول» (باردم) را اجیر می کند تا سیلویا را اغوا کند...

خلاصه داستان : «اولین کوچ» (بیتس، زن خانه دار بی حوصله که به دیدن عمه ی بد اخلاقش در نقاهت خانه ای در آلاباما رفته، با «نینی تردگود» (تندی)، زن هشتاد ساله ی عجیب و غریبی آشنا می شود که درباره ی زادگاهش ویسل استاپ، حکایت هایی به هم می بافد...

خلاصه داستان : «جیمی هافا» (نیکلسن) یکی از رهبران اتحادیه های کارگری است که در دوران بحران اقتصادی دهه ی 1930، تبدیل به یکی از چهره های جنجالی می شود. او به طور علنی با «خاندان کندی» مبارزه می کند و در دهه ی 1960 زندانی می شود. بعدتر در دوران «نیکسن» بخشیده می شود و به طرز اسرارآمیز و مشکوکی می میرد...

خلاصه داستان : «بیل» (ماکیو)، پسرک دانشجوی دوست داشتنی اهل شمال، و رفیقش، «استنلی» (ویتفیلد) را در شهرکی دور افتاده در جنوب، به زندان می اندازند و کمی بعد آن دو خبردار می شوند که به جنایتی متهم شده اند. «بیل» که نه پولی در بساط دارد و نه دوست و آشنایی، تصمیم می گیرد با پسر عمویش، «وینی» (پشی) که به تازگی وکیل شده، تماس بگیرد.

خلاصه داستان : یک کلاهبردار در یک شرکت کارت های اعتباری استخدام می شود. او عاشق یکی از کارمندان آنجا می شود و چند کارت اعتباری از شرکت می دزدد. همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه بزودی رئیس بخش امنیت آنجا او را به جمع خلافکاران می کشاند و...