خلاصه داستان: مکس نویسنده ی ناموفقی است که به عنوان یک شهروند همواره پایبند قانون است. آن چه مکس نمی داند این است که طبق یک پیش بینی او قرار است مرتکب یک جنایت غیرقابل تصور شود. اما بر خلاف مکس دیگران از این پیش بینی اطلاع دارند و می خواهند قبل از آن که دیر شود جلوی او را بگیرند. روزی مکس یک تماس تلفنی عجیب دریافت می کند و دخترش یولا (که به فرزندی پذیرفته است) را در خانه تنها گذاشته و به دنبال سرنخ این تماس می رود.