خلاصه داستان : نوه‌ی جوان دکتر «فرانکنشتین»، بعد از سال‌ها زندگی تحت شهرت خانوادگی، قصر پدر بزرگش را به ارث می برد و ...

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد برادر کوچکتر شرلوک هولمز است که می خواهد با حل کردن یک پرونده به کمک یک کارآگاه مشکوک، افتخار شرلوک را بدزدد...

خلاصه داستان : «والی» نابینا (پرایر) و «دیو» ناشنوا (وایلدر) به اتهام قتل مردی شیاد دستگیر می شوند. این دو تصمیم می گیرند که از پاسگاه پلیس فرار کنند و خود قاتل واقعی را به دام بیندازند...

خلاصه داستان : یك مرد جوان الكلى در یك رابطه عشقى با بهتربن دوست خود و همكارش حس میكند كه اطرافیانش در پى ضربه زدن به رابطه او هستند ...

خلاصه داستان : سال ۱۸۷۴. «بارت» (لیتل)، کارگر سیاه پوست راه آهن، به دلیل حمله به یک سفید پوست محکوم به اعدام می شود. «هدلی لامار» (کورمن)، وکیل دعاوی که درمی یابد خط آهن باید از وسط شهر «راک بریج» عبور کند، برای تخلیه ی شهر و تصاحب زمین های آن با فرماندار (بروکس) تبانی می کند تا برای تضعیف روحیه ی مردم شهر، «بارت» را به عنوان کلانتر به آن جا بفرستد.

خلاصه داستان : تدی در مسیر محل کار خود، شارلوت زنی زیبا در لباس سرخ را می بیند. او به شدت می خواهد با او ملاقات کند اما همسرش در اینباره چه فکری خواهد کرد؟

خلاصه داستان : لری عبوت، گوینده رادیو وحشت منهتن می باشد و به زودی قرار است ازدواج کند. برای ماه عسل، همسرش را به مکانی که در آن بزرگ شده می برد ،که یک قلعه می باشد ...

خلاصه داستان :جورج به مدت سه سال در بیمارستان روانی بستری بوده است اما حالا آماده است تا به زندگی واقعی برگردد..