خلاصه داستان : یک لحظه "جیمز فرگوسن" خود را در یک مهمانی کاری می بیند اما لحظه بعد به سال 1917 بازگشته و در هواپیمای جنگی دوران جنگ جهانی اول خود را می یابد. "آقای ریموند" توضیح می دهد که او دارای یک قل دیگر در زمان گذشته است که هر گاه یکی از آنها به دردسر بیافتد زمان و فضا به هم می ریزد. به همین دلیل او مجبور است به قل دیگرش کمک کند و...

خلاصه داستان : داستان در مورد پسری کوچک می باشد که به بیماری اوتیسم مبتلا است و خانواده ای به همسایگی آنها می آید که پدرشان را از دست داده اند. پسرک رابطه خوبی با دختر خانواده دارد و آنها دوستان خوبی برای یکدیگر می شوند...

خلاصه داستان : "جک مونیکر" مامور آتشنشانی شیکاگو پس از مجروح شدن در یک عملیات بازنشسته شده و به جزیره ای کوچک در دریای کارائیب می رود.در جزیره او با "ارنست رید" مالک یک اقامتگاه دوست می شود و...

خلاصه داستان : توپ عظیمی از موجودات خزدار از فضا به زمین آمده و به دنبال آنها گروهی از جایزه بگیران بین کهکشانی وارد شهر کوچکی می شوند.تنها مردم شهر هستند که در مقابل آنها ایستادگی می کنند...

خلاصه داستان : "رالف" استعداد زیادی در نواختن گیتار کلاسیک دارد اما رویایش تبدیل شدن به یک ستاره موسیقی بلوز است. او برای کمک به آهنگساز افسانه ای "ویلی براون" مراجعه کرده و آنها به همراه هم به جائی که افسانه ها متولد شده و همه چیز آغاز شده می روند...

خلاصه داستان : یک بریتانیایی-آسیایی جاه طلب و معشوق سفید پوستش برای رسیدن به موفقیت، یک رختشوی‌خانه محسور کننده افتتاح می کنند و...

خلاصه داستان : یک زوج سالخورده بریتانیایی با استفاده از دستورالعملی که توسط دولت چاپ شده است، پناهگاهی برای خود ساخته و آماده حمله هسته ای قریب الوقوع می شوند اما نمی دانند ماهیت جنگ از زمان خاطرات عاشقانه جنگ جهانی دوم آنها تغییر کرده است...

خلاصه داستان : "دکستر گوردون" افسانه موسیقی جاز در فیلم نقش "دیل تنر" نوازنده ساکسیفونی را بازی می کند که با آرامی در برابر الکل تسلیم شده و از خانواده اش دور می شود. او پیشنهادی برای نواختن در پاریس دریافت می کند؛ جایی که مانند دیگر نوازندگان سیاه پوست آمریکایی، از احترامی که که انسانیتش گذاشته می شود لذت می برد و...

خلاصه داستان : «سو چارلتن» (کوزلووسکی)، گزارشگر مجله ی «نیوزدی» نیویورک، به استرالیا می آید تا داستان شخصیتی افسانه ای به نام «مایکل ج. کراکودایل دندی» را دنبال کند. او پس از آشنایی با «دندی» مجذوبش می شود و دعوتش می کند تا به نیویورک بیاید...