خلاصه داستان : «مرد جوانی به نام «جان فارلی» (اسکات) وقتی پس از مدت ها به خانه برمی گردد متوجه می شود که مادرش (ساراندون) می خواهد با «آقای وودکاک» (تورنتن) که قبلا معلم ورزش منفور مدرسه اش بوده، ازدواج کند. او برای جلوگیری از این وصلت تمام سعی خود را می کند...

خلاصه داستان : دختر چهارده ساله‌ای به نام سوزی توسط همسایه‌اش مورد تجاوز قرار گرفته و سپس کشته شده ‌است. او حالا از بهشت به تماشای خانواده‌اش می‌نشیند که چطور با مسئله قتل او کنار می‌آیند و همچنین به قاتلش می‌نگرد که چه طور مدارک جرم را پنهان می‌کند تا از دست پلیس و ماموران فرار کند…

خلاصه داستان : فیلم هیجانی بر اساس داستان یک عضو سابق تروریستی امریکا است که در حال فرار از دست یک روزنامه نگار کنجکاو است که سعی در افشا هویت او را دارد...

خلاصه داستان : یک خلبان که شانس شرکت در جنگ جهانی اول را از دست داده؛به همراه یک گروه فیلمبرداری به سفری برای رسیدن به افتخار می رود.او در نهایت شانس آنرا بدست می آورد که خود را در یک فیلم ثابت کند...

خلاصه داستان : معشوقه یک تاجر ثروتمند یونانی تلاش می کند عشق سابق خود که در دوران جنگ جهانی دوم با او آشنا شده بود را پیدا کند...

خلاصه داستان : اتوموبیل حامل «جانت» (ساراندون) و «براد» (باستویک) که تازه با یک دیگر نامزد شده اند، در جاده ای خراب می شود و آنان در هوایی توفانی برای کمک به خانه ی بزرگی مراجعه می کنند. خیلی زود روشن می شود که خانه در تصرف بیگانگان از سیاره ای دور به نام ترانسیلوانیاست...

خلاصه داستان : بعد از اینکه "ری" تصمیم میگیرد که از زن به مرد تغییر جنسیت بدهد، مادرش "مگی" میخواهد اجازه قانونی این تصمیم را را از پدر ری بگیرد، اما ...

خلاصه داستان : «جکی» (ساراندون) سرپرستی دو بچه اش را به عهده دارد. شوهر سابقش، «لوک» (هریس) که یکشنبه ها بچه ها را پیش خودش می برد، با زنی به نام «ایزابل»(رابرتس)، عکاس درجه یک مد زندگی می کند؛ اما از آن جایی که «لوک» همیشه به دلایل کاری ناچار به سفر کردن است، زحمت آماده کردن بچه ها برای رفتن به مدرسه (وقتی خانه ی پدرشان هستند) به عهده ی «ایزابل» می افتد و او هم زنی نیست که این کار را بلد باشد. زندگی به همین منوال می گذرد تا این که «جکی» متوجه می شود به سرطان مبتلا شده است...

خلاصه داستان : شب عید کریسمس در نیویورک است . یک ناشر طلاق گرفته و تنها به نام رز کالینز برای بهبود مادرش که در بیمارستان بستری است نیاز به یک معجزه دارد...