خلاصه داستان : اولیور و استنلی سعی دارند همسران خود را فریب داده و به طور پنهانی وارد یک بازی پوکر شوند. در عوض آنها با دو زن لات درگیر می شوند که یکی از زنها همسر یک بوکسر حسود می باشد…

خلاصه داستان : اولیور، استنلی را برای شام به خانه اش دعوت میکند. سورپرایزی ناخوانده برای خانم هاردی که باعث می شود او با داد و هوار از خانه بیرون برود! همسایه‌شان، خانم “کندی” به آنها پیشنهاد می کند در درست کردن شام به او کمک کنند و…

خلاصه داستان : لورل که رئیس سربازان کند ذهن است نامه ای خصوصی به هاردی می نویسد اما هاردی آن را به فرمانده اصلی گزارش میدهد، به همین دلیل زندگی لورل تحت تاثیر قرار میگیرد و دچار آشفتگی می شود…

خلاصه داستان : در این قسمت داستان در مورد استن و اولی و یک اسب گمشده هست که برای پیدا کردنش جازه تعیین شده و….

خلاصه داستان : اولیور و استنلی روی کشتی به دنبال دختر های مورد علاقه خود هستند و…

خلاصه داستان : "استن" و "اولی" یک دزد بانک را دستگیر می کنند و به عنوان پاداش به آن دو بورسیه تحصیل در یک آکسفورد را می دهند .

خلاصه داستان : "لورل" و "هاردی" با یک چالش بزرگ در کار خود روبرو شده اند.آنها باید یک پیانو بزرگ و سنگین را از پله های بسیاری بالا ببرند و تحویل صاحبش دهند...

خلاصه داستان : خانه اولی بعد از یک مهمانی در شب گذشته به هم ریخته است. وی تلگرافی از همسرش که در شیکاگو در تعطیلات به سر می برد دریافت می کند که در آن نوشته است که بعد از ظهر به خانه برمی گردد. اولی از ترس زنش با استن تماس می گیرد تا بیاید و در تمیز کردن خانه به او کمک کند و…

خلاصه داستان : هاردی به دلیل مشکلات روانی که در کارخانه بوق سازی پیدا کرده است به دستور پزشک به قایقی در کنار دریا می رود ...