خلاصه داستان : "استنلی" و "اولیور" که توسط جنگلبانانی که می خواهند آنها را به خدمت آتش نشانی ببرند فراری هستند، در خانه یک شکارچی پنهان می شوند. وقتی آنها متوجه می شوند خدمتکاران خانه را در تعطیلات آخر هفته ترک می کنند، تصمیم می گیرند مدت بیشتری در خانه بمانند و...

خلاصه داستان : دو ملوان، "استنلی" و "لورل" با دو دختر در پارک آشنا شده و آنها را به خوردن یک نوشیدنی دعوت می کنند. اما آنها تنها پول برای یک نوشیدنی دیگر دارند و...

خلاصه داستان : "لورل" و "هاردی"، در دوره ماقبل تاریخ برای رسیدن به زنی زیبا با هم رقابت می کنند...

خلاصه داستان : آقای "جی پیدمونت" به برادر زاه خود که از اسکاتلند آمده خوش آمد می گوید.اما او که دامنی اسکاتلندی پوشیده به سرعت همراه با "جی" نزد یک خیاط می رود تا شلواری مناسب خریداری کند..

خلاصه داستان : وقتی "لورل" به دیدن "هاردی" در خانه اش می رود،با بدشانسی روبرو شده و بوسیله همسر او از خانه بیرون انداخته می شوند.آنها به مسابقات گلف می روند و با دو زن آشنا می شوند...

خلاصه داستان : "استن" و "اولی" در کالیفرنیا به فروش درخت کریسمس مشغول هستند.فروش زیاد نبوده و یک بحث ساده با مشتری بدخلق بالا گرفته و موجب می شود آنها خانه و باغ مشتری را نابود سازند و...

خلاصه داستان : "استن" و "اولی" به اشتباه وارد ارتش شده و در جبهه شمال غرب در ماموریتی خطرناک شرکت می کنند...

خلاصه داستان : "استن" و "اولیور" فروشنده های دوره گرد به منزل خانم "پیر گوستاو" می روند.او که از اهمال همسر خود ناراحت است آنها را قانع می کند محبت او را با تحریک حسادتش بازگردانند...

خلاصه داستان : "استنلی" و "اولیور" که مشغول فروش تله موش در سوئیس هستند، توسط یک تولید کننده پنیر تمام پولهای خود را از دست می دهند. در این میان "اولیور" عاشق خدمتکاری می شود که در حقیقت خواننده اپرایی مشهوری است و...