خلاصه داستان : خانواده «روسو» به ایتالیا می روند تا خویشاوندان قدیمی شان را ملاقات کنند. اما زمانی که «الکس» ( سلنا گومز ) سعی دارد خودش را در جادوگری ثابت کند، طلسم او بطور تصادفی باعث بوجود آمدن یک الکس خوب و یک الکس شرور می شود...

خلاصه داستان : یک هکر کامپیوتری بنام «لیزبت» و یک خبرنگار بنام «میکائل» در مورد یک باند قاچاق دختران تحقیق می کنند. در همین جریان لیزبت به سه قتل متهم می شود و از این رو می گریزد، در حالی که میکائل سعی دارد بیگناهی او را ثابت کند.

خلاصه داستان : جنگ در کوزارا که به "یورش سوم" مشهور است، سخت ترین و غم انگیزترین نبردی است که توسط پارتیزانهای یوگوسلاوی در دوران جنگ جهانی دوم رهبری شد. در سال 1942 آلمان و متحدانش تصمیم به نابودی کامل پارتیزانها می گیرند و...

خلاصه داستان : یک خانواده در روز "پاکسازی" یعنی روزی که به مدت 12 ساعت هرگونه جرم و جنایتی قانونی و آزاد است، به شخصی که هدف یک سندیکای آدمکش است پناه می دهند و...

خلاصه داستان : در یک شهر بزرگ صنعتی و در آلونکی نیمه ویران، «چارلی باکت» کوچولو (هایمور) هم راه پدر و مادر و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگی گرم و صمیمانه ای دارد، تا این که بلیت ویژه ی طلایی پنهان در زرورق شکلات های «ویلی وانکا» (دپ) را پیدا می کند. او به این ترتیب هم راه چهار برنده ی دیگر به گشتی خصوصی در داخل کارخانه ی عظیم «ویلی وانکا» دعوت شده است...

خلاصه داستان : پادشاه رجیس که بر سرزمین "لوسی" فرمانروایی میکند به سربازانش دستور می دهد تا از این قلمروی پادشاهی در برابر امپراتوری نفلهیم محافظت کنند، زیرا آنها نقشه دارند کریستال مقدسی که به "لوسی" قدرت و جادو میدهد را بدزدند ...

خلاصه داستان : بهار پراگ، سال 1968. زندگی «توماس» (دی لوییس)، جراح برجسته ای که علاقه ی خاصی به زنان دارد، پس از ورود تانک های روسی به پراگ و سقوط حکومت آزاد، دچار تغییرات بزرگی می شود.

خلاصه داستان : پس از مرگ مرموز پسر جوانش، یک زن و شوهر به شدت به یک خانه از دریاچه دور می رود تا فرار از ناامیدی بی وقفه پس از آنها فقط برای کشف موجودات مرموز هنوز بسیار بخشی از زندگی آنها است.

خلاصه داستان : نوجوانان در محله پایین شهر برای یک فروشنده مواد مخدر خشن و خطرناک کار می کنند. هنگامی که یک دختر جدید که به نظر رازهای تاریکی را مخفی کرده است ، وارد شهر می شود، کمی بعد از شروع رابطه با افراد محله، همه چیزش به خطر می افتد ...