خلاصه داستان :آدمکشی به نام "دستکش سیاه"، به دنبال گرفتن انتقام مرگ بردارش "دستکش سفید" از فردی به نام کینگ کنگ و بازپرسی به نام بالدی می باشد. این دو در حالی که از دست دستکش سیاه فرار می کنند نقشه یک دزدی را به همراه اعضای مافیای هنگ کنگ می کشند. قافل از اینکه مافیای هنگ کنگی نیز برایشان نقشه کشیده اند. این دو باید با گانگسترهای مونور سوار هنگ هنگی و همچنین ربات تا دندان مسلح دستکش سیاه روبرو شوند.

خلاصه داستان :یک دزد با خصوصیاتی شبیه جیمز باند، به نام کینگ کنگ، سعی دارد تا خود را عوض کرده و به همراه آلبرت بالدی آئو، که یک کارآگاه پلیس آمریکایی است، به نیروهای پلیس بپیوندد. آنها قصد دارند تا دنبال یک مجموعه کمیاب و ارزشمند الماس مسروقه بگردند؛ قبل از آنکه به دستان گانگستر اروپایی بدنام، "دستکش-سفید" بیفتد.

خلاصه داستان :یکی از کارمندان خزانه متوجه می‎شود که کیسه‎هایی حاوی 30 میلیون دلار هنگ کنگ به خاطر ایرادات سیستمی سوزانده نشده‎اند، پس نقشه‎ای می‎چیند تا قبل از سوخته شدن کیسه‎ها را بدزدد...