خلاصه داستان : جیا دختری سرکش است که به تنهایی و با پدر ثروتمندش در هندوستان زندگی می کند. پدرش برای سروسامان دادن به کسب و کارش تصمیم می گیرد تا ترتیب ازدواج دخترش را با یک تاجر بزرگ در کانادا بدهد. حیا برای خرید به کانادا می رود ولی در آنجا با یک تعمیرکار ماشین آشنا می شود ...

خلاصه داستان : "ویجی کاپور" تاجری ثروتمند به همراه همسر و چهار فرزندنش به خوبی زندگی می کنند."آجای" تنها پسر اوست که دارای تحصیلات بوده و از دانشگاه در رشته فناوری اطلاعات فارغ التحصیل شده است."راجش" به همراه دخترش "پریتی" وارد خانواده آنها شده و "ویجی" را تحت تاثیر قرار می دهد.اما تنها هدف آنها بدست آوردن ثروت خانواده است...

خلاصه داستان : "ویجی سینگ" مدیر یک بانک بزرگ است.او به شدت در کارش منظم بوده و به کارکنانش فشار زیادی می آورد.اما وقتی او متوجه می شود یکی از کارکنانش تلاش می کند از مشتریان کلاهبرداری کند،اوضاع برای مدیر صادق به هم می ریزد و....

خلاصه داستان : در سال 1959 ، یک افسر بالارتبه به قتل معشوقه ی همسرش متهم می شود…

خلاصه داستان : "راج" و "پریا" زوجی هستند که پس از ازدواج برای زندگی به سوئیس می روند.آنها در آنجا با همسایه های خود "راج" و "سونیا" رابطه دوستانه ای برقرار می کنند.همه چیز به خوبی پیش می رود تا اینکه یک روز "راج" در خانه همسایه خود از خواب بیدار شده و متوجه می شود که "سونیا" به قتل رسیده است...

خلاصه داستان : "آنجلی" دختری ثروتمند عاشق "دو" پسری فقیر می شود.آنها تصمیم می گیرند با هم ازدواج کنند اما خانواده "آنجلی" اصرار دارند او با "رام" مردی همسطح خانواده آنها ازدواج کند...

خلاصه داستان : "ویکرانت" و "گلاب" باجناقهایی هستند که از یکدیگر متنفر بوده و تنها پدر قدرتمند "ویکرانت" است که بین آنها صلح را برقرار کرده است.اما با مرگ او،"ویکرانت" در پی گرفتن انتقام قتل یک سیاستمدار را متوجه "گلاب" می کند و...

خلاصه داستان : یک پدر دوست ندارد هر سه دخترش ازدواج کنند. اما حالا سه مرد پیدا شده اند و میخواهند او را قانع کنند که آنها برای دخترانش مناسب اند ...

خلاصه داستان : پلیس سابق که تشنه انتقام است،اجازه به هیچکس و هیچ چیز نمی دهد تا به خلوتش وارد شود.حتی عشق "وگنا" که امیدوار است محبتهایش دردهای او را به فراموشی بسپارد و..