خلاصه داستان : دو برادر که دارای مشکلات فراوانی هستند خود را در وسط آخرین دزدی از یک بانک پیدا می کنند و...

خلاصه داستان : مردی که در اتومبیلش در یک دره تنگ گیر کرده است، باید با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم کند تا بتواند جان سالم بدر ببرد...

خلاصه داستان :داستان این مینی سریال 4 ساعته از این قرار است که مدتها پیش از آنکه کریس انجل بدنیا بیاید، مَردی پا به جهان گذاشت که سطح شعبده بازی را به مرحله ای بالاتر برد. اریک ویس مهاجر مجارستانی بعدها تحت تاثیر هری کلار(شعبده‌باز معروف آمریکایی) و جان ایگن رابرت هودینی (شعبده‌باز فرانسوی) اسم هری هودینی را برای خود برگزید و برخی از بزرگترین تردستیهای جهان را بنمایش گذاشت. وی در 9 سالگی اولین شعبده بازی خود را انجام داد. ابتدا تنها به ورق بازی کفایت میکرد تا جاییکه به وی لقب شاه بازی با ورق داده شد اما او به همین سطح اکتفا نکرد و شیوه فرار با دستان بسته را اجرا کرد. روشی که در آن هری در غل و زنجیر اسیر میشد و در طی زمان معینی باید خود را رها میکرد. ایده ای که بعدها پیشرفته تر شد و در نهایت هودینی با دستان بسته در آب فرو میرفت تا خود را آزاد کند. شاید این شعبده بازیها امروزه چیزی عادی بنظر بیاید اما آن زمان همگان شگفت زده شده بودند. همین کارها بود که وی را به ریاست انجمن شعبده بازی آمریکا، گرانقیمت ترین شعبده باز عصر خود، سلطان دستبند آهنین و پدر شعبده بازی معروف کرد

خلاصه داستان :فیلم با نمایش یک سفر اغاز می شود، سفری از سویا به لینارس، جایی که مانولته مادرش را می بیند. او بخش هایی از زندگیش را به یاد می اورد.

خلاصه داستان :در سال ۱۹۳۳ تهیه کننده ای جاه طلب بازیگران و خدمه یک کشتی را متقاعد می کند که برای فیلمبرداری به جزیره جمجمه بروند. در آنجا آنها با کونگ، میمون غول پیکری برخورد می کنند که در همان ابتدا عاشق بازیگر اصلی، آن درو، می شود.

خلاصه داستان :داستان فیلم در دوران سلسله‌ی هان اتفاق می افتد و درباره‌ی عده ای سرباز رومی می باشد که سر از چین درمی آورند...

خلاصه داستان :«جرج ریوز» (افلک) بازیگر متوسطی بود که با مجموعه ی تلویزیونی «سوپرمن» به شدت مورد استقبال قرار گرفت و سرانجام ستاره شد. اما در شانزدهم ژوئن 1959، خبر مرگ «ریوز» که بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده بود، همه را تکان داد. پلیس بلافاصله علت مرگ را خودکشی ذکر کرد، ولی مادرش (اسمیت) قضیه ی خودکشی پسرش را باور نکرد...

خلاصه داستان :این فیلم داستان یک خانواده یهودی را روایت میکند زندگی آرام و بی دردسرشان با انقلاب به خطر می افتد، چراکه با شنیده شدن زمزمه های انقلاب اوضاع برای آنها سخت تر می شود و از سوی سایر مردم مورد تهدید های زیادی قرار می گیرند. در ادامه پدر این خانواده به جرم یهودی بودن زندانی می شود و اتهاماتی نیز بر او وارد می شود و این امر موجب می شود که آنها از کشور فرار کنند و...

خلاصه داستان :افراد مشهور تفسیرهای خود از خاطراتی که توسط افراد مختلف در مورد "مرلین مونرو" نوشته شده را بیان می کنند...