خلاصه داستان : یک تصادف کشنده باعث می شود یکی از افراد گروه در بیمارستان بماند، در حالی که بقیه عازم سفر تفریحاتی هستند. اما راز ها و دروغ هایی که بین افراد این گروه است، باعث می شود به مرور از هم رانده شوند...

خلاصه داستان : «ویرجینیا» (جنیفر کانلی) از نظر روحی اوضاع خوبی ندارد. او در دنیا بیشتر از هر چیزی پسرش «ایمت» را دوست دارد. عشق قدیمی ویرجینیا مردی بنام «ریچارد تیپتون» (اد هریس) می باشد که بتازگی بعنوان کلانتر منطقه کارش را شروع کرده و به احتمال زیاد پدر ایمت نیز هست. راز قدیمی این دو زمانی به خطر می افتد که پسر ویرجینیا عاشق دختر کلانتر می شود...

خلاصه داستان : الکس و خواهرش یک شرکت راه اندازی کرده اند و کارهای مربوط به مجالس و جشن ها را انجام می دهند در چند روز اول کار خود که هنوز تجربه کافی هم کسب نکرده اند یه مشتری بسیار پول دار برای ان ها می اید و ان ها را برای عروسی خودش…..

خلاصه داستان : "اریکا" زنی بیمار است که با مردان زیادی رابطه برقرار می کند تا اینکه بر سر راه "نیت"، کهنه سرباز جنگ عراق و قاتلی دیوانه قرار می گیرد و...

خلاصه داستان : دو دختر جوان آمریکایی در اروپا مشغول سفر جاده ای هستند. در آلمان اتومبیل آن ها مشکل پیدا کرده و در شب هنگام در یک جنگل دور افتاده گیر می افتند. آن ها به دنبال کمک می گردند و یک ویلای متروک را پیدا می کنند، اما...

خلاصه داستان : پروفسوری که از جامعه گریزان است به خانه خود باز می گردد تا کنار مادر رو به مرگ خود باشد و...

خلاصه داستان : پاوئل عاشق دو زن شده ، یکی همسرش آندریا ، مادر بچه هایش و زنی که 10 سال گذشته را با اون سپری کرده و دیگری معشوقه اش رالوکا ، زنی که به پائول کمک کرد از نو خودش را بسازد ، پائول باید تا قبل کریسمس بین این دو زن یکی را انتخاب کند...

خلاصه داستان : یک کمدی در مورد "جانی"، مردی اهل لاپلند، یکی شهرهای فنلاند شمالی. او شغل نامناسبی دارد و از زندگی مرفح دور است. "ایناری"، دوست دخترش از دست او خسته شده است. جانی حتی پول خریدن یک تلویزیون را ندارد. حالا دوست دخترش شرطی برای او گذاشته است که اگر عملی نشود، او را ترک می کند...

خلاصه داستان : فیلم در مورد پسری می باشد که در زمان بچگی مقابل چشمانش، مادرش را به قتل می رسانند. او هم اکنون تصمیم گرفته است که انتقام مرگ مادرش را بگیرد...