خلاصه داستان : زانا بریسکی، عکاسی است که برای عکاسی از خانه‌های فحشا وارد محله‌ی رد‌لایت، در کلکته می‌شود. اما ساکنین آن تمایل ندارند کسی از آنان عکس بگیرید، چرا که این محلات پر از اعمال خلاف قانون هستند. زانا با کمک بچه‌های آن‌ها بر این مشکل فائق می‌آید. او بچه‌ها را در کلاسی به‌منظور آموزش عکاسی گرد می‌آورد و به هرکدام یک دوربین عکاسی می‌دهد. سپس از بچه‌ها می‌خواهد که عکس بگیرند و درباره‌ی عکس‌های خود یا دیگران اظهارنظر بکنند. به همین طریق صمیمیتی میان بریسکی و بچه‌ها ایجاد می‌شود. بریسکی بلافاصله درگیر نگرانی‌هایی درباره‌ی زندگی آینده‌ی بچه‌ها می‌شود که پیش از هر چیز تحت‌الشعاع تحصیل آن‌هاست. بریسکی تلاش می‌کند برای بچه‌ها مدرسه‌ای مناسب بیابد و عکس‌های بچه‌ها را برای کسب درآمد به نمایش بگذارد. در این مسیر با موانعی مواجه می‌شود…

خلاصه داستان : این مستند کمدی در مورد گروه کوچکی از مخالفان فعالیت های کسب و کارهای عظیم است که آنها شهرتی جهانی کسب کرده اند، زیرا هر شب در تلویزیون رسوایی های مالی و... شرکت های بزرگ را رو می کنند.

خلاصه داستان : عکاس مد سی و هفت ساله ای به نام «رافی» (تورمن) که تازه از شوهرش جدا شده مرتب در جلسات روان درمانی «دکتر لیزا متسگر» (استریپ) شرکت می کند. او با مرد جوان بیست و سه ساله ای به نام «دیوید» (گرین برگ) آشنا می شود و با توصیه های «لیزا» رابطه ای صمیمانه با او برقرار می کند. اما بعد روشن می شود «لیزا» مادر «دیوید» است و از رابطه ی پسرش با «رافی» چندان رضایتی ندارد...

خلاصه داستان : "مارکوس" و همسرش بچه ای را برای بدست آوردن پول می ربایند. اما وقتی کودک می میرد همه نقشه های آنها به هم می ریزد و...

خلاصه داستان : داستان این فیلم درباره خانواده‌ای است كه دارای دختری یازده ساله به نام الیزا هستند. پدر الیزا به نام سائول در رشته مذهبی تحصیل كرده است. سائول وقتی متوجه می‌شود كه دخترش در مسابقه اسرار حروف در مدرسه برنده شده است سعی می‌كند نیروی وی را در جهت‌های مذهبی هدایت كند تا ازطریق نامه‌ای به خدا نوشته و بتواند با او ارتباط برقرار كند.این در حالیست كه پسر خانواده با عقاید مذهبی پدرش مخالف است وهمسر خانواده «مریام» از بیماری روحی رنج می‌برد.

خلاصه داستان : داستان در مورد دو خواهر، پدرشان، و نامادری آن ها است. این دو خواهر که هر کدام راه خود را در زندگی می روند، «رز» (کالت) و «مگی» (دیاز) نام دارند. خواهر بزرگتر، رز، یک وکیل است که به تنهایی زندگی می کند و یک کمد پر از کفش دارد. خواهر کوچکتر، مگی، دختری جذاب، بی مسئولیت، و خودخواه است...

خلاصه داستان : پسر کوچکی تلاش می کند در دهه هشتاد السالوادور دوران کودکی عادی داشته باشد.اما او به طور دراماتیکی در نبردی برای زندگی خود گرفتار شده است در حالیکه ناامیدانه تلاش می کند از جنگی که در اطرافش زبانه می کشد دوری کند...

خلاصه داستان : در سال 1980 گروهی از سیاه پوستان اتپوپی به عنوان یهودی شناخته شده و بطور مخفیانه به اسرائیل منتقل شدند.روز قبل از انتقال پسر یک مادر یهودی می میرد.او به نام پسرش یک پسر نه ساله مسیحی را به فرزندی می پذیرد.زن از دنیا می رود و پسر به سرپرستی یک خانواده مهربان در می آید تا اینکه نامه ای برای مادر واقعی اش ارسال می کند...

خلاصه داستان : فرانکی وایلد که سابقا آهنگساز بوده است، اکنون بعنوان مشهور ترین دی جی در محل زندگی اش شناخته می شود. همسر او مدلی زیبا بنام سانجا می باشد...