خلاصه داستان : فیلم، داستان "سونورا وبستر"، نوجوانی که از خانه فرار می کند را روایت می کند. پس از ترک خانه، او کار پیشنهادی "دکتر کارور" و اسبش را قبول می کند. او که در ابتدا به عنوان کارگر اصطبل کار خود را آغاز می کند، آرزو دارد تبدیل به یک سوار کار واقعی شود...

خلاصه داستان : "الکساندر" که گزارشگر تلویزیون است چند روز را در شهری مرزی کار می کند،جائی که پناهنده های زیادی از آلبانی،ترکیه و کردستان را در خود جای داده است.در بین آنها متوجه پیرمردی می شود و تصور می کند او سیاستمدار مهم یونانی است که چند روز قبل ناپدید شده.در آتن او از همسر سیاستمدار می خواهد تا او را شناسایی کند و...

خلاصه داستان : "سینتیا" برای صحبت در مورد قتل همسر بهترین دوستش نزد بازرس "جان" می رود. داستان از طریق چندین فلشبک روایت می شود و...

خلاصه داستان : دکتر بزرگ محمودی پزشکی است که سال‌های زیادی را از وطن دور بوده و به همراه همسر امریکاییش بتی و دخترش مهتاب در میشیگان زندگی می‌کند. انقلاب اسلامی به تازگی رخ داده، و همکاران دکتر محمودی از قضیه تصرف سفارت آمریکا در تهران تصورات منفی از ایرانیان به یاد دارند. او که حدود ۱۰ سال است خانواده خود را ندیده‌است قصد دارد همسر خود را راضی کند تا به اتفاق سفری را برای دیدار از خانواده داشته باشند. بتی که از جنگ و شرایط حاکم بر ایران مطلع است حاضر نیست این خواسته را بپذیرد اما هنگامیکه دکتر محمودی برای او روی قرآن قسم می‌خورد که بعد از دو هفته به امریکا بر می‌گردند بتی که می‌داند قرآن در بین مسلمانان جایگاه بزرگی دارد راضی به سفر می‌شود و...

خلاصه داستان : پنج برخورد همزمان ـ اما با اختلاف ساعت طبیعی میان کشورهای مختلف ـ در پنج شهر دنیا میان راننده های تاکسی و مسافران شان رخ می دهد.

خلاصه داستان : دامین مرده است ، اما در اینده به طرز شگفت آوردی در قالب دختری به نام دالیا که توسط دو وکیل به فرزند خواندگی گرفته شده است متلولدمیشود...

خلاصه داستان : فیلم یک روز از زندگی در آستین تگزاس را به تصویر می کشد.زندگی طرد شدگان و درماندگان.این شخصیتها که از برخی جهات با انسانهای عادی تفاوت دارند به طور مداوم از زندگی یکی به دیگری وارد می شوند و...

خلاصه داستان : "استیو بروکس" یک انسان جذاب و نمونه کامل یک انسان با اعتماد به نفس است. متاسفانه یک روز او به دست یکی از دوست هایش به قتل می رسد. در بهشت جایی برای مرد هایی مثل او نیست به همین او در غالب یک زن به زمین فرستاده می شود...

خلاصه داستان : "جک دث" یک پلیس و جایزه بگیر در لس آنجلس زمان آینده است. او به دنبال تبهکاری است که با استفاده از قدرت هیپنوتیزم، دیگران را تبدیل به موجوداتی بی اراده می کند...