خلاصه داستان : "جو" فروشنده ی خودرویی است که یک مشکل دارد.او دو روز وقت دارد تا دوازده خودرو را بفروشد در غیر اینصورت کار خود را از دست خواهد داد.این عمل به نظر کار سختی می آید از طرفی او با دوست دخترانش،دختر نوجوان گمشده اش و همسر سابقش روبرو شود...

خلاصه داستان : "آجای مهرا" خانه را به مقصد بمبئی ترک می کند تا تبدیل به یک بوکسور بین المللی شود.پس از بازگشت به دهلی او متوجه می شود که برادرش ناپدید شده است.او تصمیم می گیرد به اداره پلیس شکایت کند اما به نتیجه ای نمی رسد.او تصمیم می گیرد به تنهایی به دنبال او برود و...

خلاصه داستان : "جاگدیش چاندرا" کارآگاه پلیس درستکاری است که درباره یک قتل مشکوک تحقیق می کند و...

خلاصه داستان : یک زوج انگلیسی برای تعطیلات به ونیز می روند تا به رابطه‌شان نیز سر و سامان دهند. مقداری اختلاف بینشان وجود دارد که باعث فاصله بین آنها شده است. یک شب، که این زوج به دنبال رستوران هستند راه خود را گم میکنند و یک غریبه آنها را دعوت میکند که همراهش بروند. او آنها را با شراب و داستان های زمان بچگی اش سرگرم می کند تا اینکه آنها کنترل خودشان را از دست می دهند و...

خلاصه داستان : صحبتی ساده تعاملات پیچیده ای را بوجود می آورد. جنی همیشه آزاد اندیش است و زود از کوره در نمیرود، او معلم فیلسوفه ...

خلاصه داستان : «راکی» (استالون) به دلیل خطر ضربه ی مغزی دیگر قادر نیست در مسابقات بوکس شرکت کند. او که بر اثر اتفاقاتی ورشکسته شده، مربی گری بوکسور جوان تشنه ی شهرت، «تامی گان» (ماریسن) را به عهده می گیرد...

خلاصه داستان : "سوزانه ویل" بازیگری است که به مواد مخدر اعتیاد دارد. شرکت فیلمسازی اش به عنوان یکی از شرایط ادامه همکاری با او، اصرار می کند او با مادر خود "دوریس مان" که روزگاری ستاره مشهوری بوده اما اکنون به الکل روی آورده است زندگی کند. اما این برای "سوزانه" که سالها تلاش می کرد از مادر خود دوری کند، خبر بدی است و...

خلاصه داستان : اسکروج مک‌داک به دنبال چراغ جادویی میگردد که در آن غول چراغ جادو است. ولی جادوگر شیطانی هم به دنبال چراغ جادو است...

خلاصه داستان : مافیای ایتالیایی در نخستین مراحل قدرت گیری خود در منطقه است، و این موضوع اصلا به مذاق «جانی کاسپر» (پالیتو) خوش نمی آید. «جانی» می خواهد «برنی برنبام» (تورتورو)، بزهکار خرده پا را تنبیه کند. اما «لیو» (فینی) یک سردسته ی خشن مافیایی، به خاطر محبتی که به «ورنا» (هاردن)، خواهر «برنی» دارد، قسم خورده از «برنی» محافظت کند...