خلاصه داستان : کابیریا ( ماسینا ) ، زن خیابان گرد بسیار خوش قلب و ساده‏ دلى است که در حومه‏ ى رم زندگى می‏کند . او از آن نوع آدم‏هایى است که بدبختى را بخشى از زندگى می‏دانند ، اما هرگز ایمان‏شان را به ارزش خود زندگى از دست نمی‏دهند .

خلاصه داستان : پسری از جان گذشته، سعی می کند تا پول زیادی درآورد، "هِری" نیز به "جویی" کمک می کند ...

خلاصه داستان : یک روز قبل از اینکه مردی را اعدام کنند، سروکله پدر الکلیش پیدا میشود و سعی دارد اثبات کند که پسرش بیگناه است ...

خلاصه داستان : یوکو دختری جوان است که خانواده اش او را به حومه ی شهر می فرستند تا از گزند خاندان در امان باشد ولی یوکو متوجه رازی می شود که مادربزرگش به او می گوید.

خلاصه داستان : پروفسوری به نام «ایزاک بورگ» پس از یک عمر فعالیت پزشکی، مفتخر به دریافت دیپلم افتخاری از طرف کلیسای جامع «لوند» می‌شود. او در مسیر رسیدن به مراسم مورد نظر، یک سفر ذهنی، به گذشته‌ی خود نیز شروع می‌کند.

خلاصه داستان : یک زن جوان که به تازگی ازدواج کرده است توسط روح همسر اول شوهرش تسخیر می‌شود. این روح او را به قاتلی تبدیل می‌کند که هیچ چیز جلودارش نیست.

خلاصه داستان : در زمان جنگ جهانی اول ارتش فرانسه در یک حمله غیر ممکن سعی می‌کند تا کمی از خاک تصرف شده توسط دشمن را باز پس گیرد که با شکست مواجه می‌شود بنابراین ارتش برای جلوگیری از انتقادها سه سرباز را به علت عقب نشینی در هنگام حمله و سرپیچی از دستورات به پای میز محاکمه می کشاند.

خلاصه داستان : اواسط قرن 11،دختری که عمر خیام شاعر ایرانی او را دوست داشت،با شاه ازدواج می کند، اما شاه، زندگی اش توسط فرقه قاتلان تهدید می شود، مشاور ارشد شاه پیشنهاد میکند که عمر خیام ...

خلاصه داستان : « بالستررو » ( فاندا ) ، معروف به « مانى » ، نوازنده‏ ى یكى از كلوب‏ هاى شبانه ، به دلیل شباهت زیادش با یك خلافكارى به اشتباه دستگیر مى‏ شود...