خلاصه داستان : پس از شکست ناپلئون واترلو و تبعید افسران و خانواده هایشان از فرانسه، کنگره‌ی آمریکا در سال 1817 تصمیم گرفت که 4 شهر کوچک در سرزمین آلاباما با تبعیدیان داده شود...

خلاصه داستان : نامه ای به دست سه زن که از طرف بهترین دوستشان “ادی راس” فرستاده شده است می رسد. او در نامه اعلام کرده که با همسر یکی از آنها فرار کرده اما اشاره ای به نام او نکرده و...

خلاصه داستان : "هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگی طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.او که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.اما پس از چند سال "کمرون" از دنیا رفته و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده هایش را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...

خلاصه داستان : سه ملوان یک روز مرخضی میگیرند تا بروند کنار ساحل نیویورک که تفریح و خوشگذرانی کنند و باید تا قبل از به پایان رسیدن 24 ساعت مرخصی هر کاری دارند انجام دهند...

خلاصه داستان : فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و درباره کشتی است که در سال 1941 غرق شده. کشتی، بندر لیورپول را دو روز پیش از غرق شدن ترک کرده و به سمت جامائیکا عازم شده بود و...

خلاصه داستان : گروهی از سارقان بانک فراری به بیابان پناه می برند. آنها که از بی آبی در حال مرگ هستند به شهری خالی از سکنه پناه برده و متوجه می شوند معدن کاوی پیر به همراه نوه اش در آنجا زندگی می کنند و...

خلاصه داستان : هالی مارتینز یک رمان نویس داستان های تخیلی است که صاحب منصبی در جنگ وین که توسط متحدان پیروز، به چند بخش تقسیم شده است می شود؛ جایی که کمبود مواد غذایی سبب رونق بازار سیاه شده است. او به دعوت دوست سابق مدرسه ی خود، هری لایم، این کار را می پذیرد اما چندی بعد می فهمد که دوستش در یک حادثه ی عجیب کشته شده است. پس از صحبت با دوستان و همکاران لایم متوجه وجود تضادهایی در حرف های آنان شده و مصمم می شود که کشف کند واقعا چه اتفاقی برای لایم افتاده است.

خلاصه داستان : در قرن پانزدهم فرانسه پس از نزدیک به صد سال جنگ با انگلستان شکست خورده و به یک ویرانه تبدیل می شود. "ژاندارک" دختر چهارده ساله کشاورز ادعا می کند زمزمه هایی از بهشت شنیده مبنی بر اینکه او هدایت ارتش خدا را بر عهده بگیرد و "چارلز هفتم" را به عنوان پادشاه فرانسه برگزیند...

خلاصه داستان : "مری" و "استیون" در دوران جوانی عاشق هم بوده، اما جدا شده و "مری" با مردی سالخورده ازدواج می کند. سالها بعد آنها با هم برخورد میکنند و عشق قدیمی دوباره شعله ور می شود...